معنی از ماه های سال فرنگی
حل جدول
ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، می، ژوئن، ژوئیه، اوت، سپتامبر، اکتبر، نوامبر، دسامبر
ماه فرنگی
ژانویه، سپتامبر، جولای، دسامبر
مه
از ماه های فرنگی
اوت
سال فرنگی
یر
ماه اول فرنگی
ژانویه
ماه چهارم فرنگی
آوریل
لغت نامه دهخدا
سال ماه. (اِ مرکب) سالمه. سالگرد. رجوع به سالمه شود.
سال و ماه
سال و ماه. [ل ُ] (ترکیب عطفی، ق مرکب) سال تا سال. همواره. همیشه:
همی حسد کنم و سال و ماه رشک برم
بمرگ بوالمثل و مرگ شاکر جلاب.
ابوطاهر خسروانی.
همه کبر و لافی بدست تهی
به نان کسان زنده ای سال و ماه.
معروفی.
گفتم زمانه خاضع او باد سال و ماه
گفتا خدای ناصر او باد جاودان.
فرخی.
سپید آمدی سنگ او سال و ماه
جز اندر زمستان که بودی سیاه.
اسدی.
او میر نیکوان جهان است و نیکویی
تاج است سال و ماه مر او راو گرزن است.
یوسف غروضی.
رجوع به سال و مه شود.
فارسی به آلمانی
فرهنگ فارسی هوشیار
سال تا سال همیشه همواره: گفتم زمانه خاضع او باد سال و ماه گفتا خدای ناصر او باد جاودان (فرخی)، عمر روزگار، تاریخ، حساب سال و ماه نگهداشتن.
فارسی به عربی
نوفمبر/تشرین الثانی
واژه پیشنهادی
دوازده
فرهنگ عمید
سالمه
معادل ابجد
521